دل تنها
دوشنبه 89 دی 6 :: 4:0 عصر ::  نویسنده : رضا       




موضوع مطلب :


دوشنبه 89 دی 6 :: 3:48 عصر ::  نویسنده : رضا       

ای شبانگاه،نوازشگر تو

تا سحر چشم تو درخواب،ولی

روز دیدار که از راه رسد

به تماشای تو من بیدارم
من تو را خواهم یافت

من تو را خواهم دید.

من ولی منتظر حادثه دیدارم

همسفر پشت سرم اشک مریز

من برای شب تنهایی تو

گل شب بو،گل سرخ

قاصدک میچینم

تا بیایی به کنارم،هر روز

من برایت گلی از باغ خدا خواهم چید

چیست دلتنگی تو؟

 




موضوع مطلب :


جمعه 89 دی 3 :: 11:29 عصر ::  نویسنده : رضا       

تنها




موضوع مطلب :


جمعه 89 دی 3 :: 11:23 عصر ::  نویسنده : رضا       

می نویسم برای وجودم ? وجودی که هنوز تکرار آسمان در چشمش

جرعه ای از دریا در دستش و تبسمی زیبا و مهری با شکوه در معبد ارغوانی قلبش جاریست

می نویسم برای عزیزی که قلبش با قلبم ? وجودش ? وجودم و عشق او عشق من است

میداند که من او را دوست دارم با تمام وجودم

هنگامی که غمگین هستم او می آید تا غمهایم را از بین ببرد

خنده های قشنگش را چه زیبا به خاطر می سپارم




موضوع مطلب :


جمعه 89 دی 3 :: 11:12 عصر ::  نویسنده : رضا       

دوستت دارم




موضوع مطلب :


جمعه 89 دی 3 :: 9:45 عصر ::  نویسنده : رضا       




موضوع مطلب :


جمعه 89 دی 3 :: 9:32 عصر ::  نویسنده : رضا       

غمی غمناک


****


شب سردی است و من افسرده


راه دوری است و پایی خسته


تیرگی هست و چراغی مرده




میکنم تنها از جاده عبور:


دور ماندند ز من آدم ها.


سایه ای از سر دیوار گذشت،


غمی افزود مرا بر غم ها




فکر تاریکی و این ویرانی


بی خبر آمد تا با دل من


قصه ها ساز کند پنهانی.




نیست رنگی که بگوید با من


اندکی صبر،سحر نزدیک است.


هر دم این بانگ برآرم از دل:وای،این شب چقدر تاریک است!




خنده ای کو که به دل انگیزم؟


قطره ای کو که به دریا ریزم؟


صخره ای کو که بدان آویزم؟




مثل این است که شب نمناک است.


دیگران را هم غم است به دل،


غم من،لیک،غمی غمناک است.




موضوع مطلب :


<   <<   31   32   
 
درباره وبلاگ

پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 80
بازدید دیروز: 122
کل بازدیدها: 340011