سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دل تنها
شنبه 90 اسفند 27 :: 10:5 عصر ::  نویسنده : رضا       

روی قبرم بنویسید کبوتر شد و رفت
                                                     
زیر باران غزلی خواند ، دلش تر شد و رفت

چه تفاوت که چه خورده است غم دل یا سم
                                                             
آنقدر غرق جنون بود که پر پر شد و رفت

روز میلاد  ، همان روز که عاشق شده بود
                                                                
مرگ با لحظه ی میلاد برابر شد و رفت

او کسی بود که از غرق شدن می ترسید
                                                                     
عاقبت روی تن ابر شناور شد و رفت

هر غروب از دل خورشید گذر خواهد کرد 




موضوع مطلب :


جمعه 90 اسفند 26 :: 9:54 عصر ::  نویسنده : رضا       

با ناله های دوست هم ناله می شوم

از رنج و درد یار آواره می شوم

با شکوه های دوست گرچه غریبه ام

اما به عشق یار دیوانه می شوم




موضوع مطلب :


جمعه 90 اسفند 26 :: 5:1 عصر ::  نویسنده : رضا       

سلام دوستان این وبلاگ جدیدمه خوشحال میشم یه سری بهم بزنید وبرای بهتر شدن وبلاگم کمکم کنید

electricity-power.blogfa.com




موضوع مطلب :


سه شنبه 90 اسفند 23 :: 8:16 عصر ::  نویسنده : رضا       

تصور می کردم که می دانم عشق چیست ...

تصور می کردم که می دانم خواستن چیست ...

تصور می کردم که می دانم که می دانم که می دانم !

اما نه . من در اشتباهی سخت و بزرگ بودم .

من از عشق هیچ نمی دانستم و نمی دانستم و نمی دانستم ...

اما ...

اما تو را دیدم ....

آن زمان با قلبم تو را دیدم نه با چشمانم ...

آن زمان تو را دیدم ولی قلبت را دیدم ولی احساسات را دیدم ...

و آن زمان عشق را دیدم ...

عشق را فهمیدم .

آن زمان دیدم معنای خواستن را .

آن زمان فهمیدم معنای خواستن را ....

آن زمان تو را دیدم و فهمیدم و خواستم ...

آن زمان دل به تو دادم و تو را در قلبم برای همیشه صاحب خانه کردم و صاحب خانه کردم و صاحب خانه کردم ...

آری ! تازه دریافتم که عشق چیست

آری تازه فهمیدم که خواستن چیست

تازه فهمیدم که غیرت چیست

تازه فهمیدم که نفرت چیست ...

فهمیدم . ولی کاش نمی فهمیدم .

می گویند برای خوشبختی کافی است که فقط ندانی . و کاش نمی دانستم و حال و روزم این نبود و این نبود و این نبود ...

عشق را می خواهم ؟ تو را می خواهم اما تنها

تو را می خواهم که فقط با من باشی .

اما امروز برایم سوالی پیش آمد :

مگر تو احساس هم داری .... ؟؟؟




موضوع مطلب :


یکشنبه 90 اسفند 21 :: 2:46 عصر ::  نویسنده : رضا       

همین که میدانم
دفترم هر از چند گاهی به نامت بهارین میشود بس است
مگر عشق چیست
همان التهاب بی فرجام پروانه و شمع
یا همان غنچه منتظر باران بهار
که مرگش از سنگینی اولین قطره باران بهار فرا میرسد
آری همان که میدانم
هنوز آنقدر برایت خاطره ام
که وقتی جایم را دیگری میگیرد
میگویی .
همین کافی است
میدانم
تا آخرین قطره باران
نتوانستی بمانی
ولی تا آخرین غنچه میمانم
که مرا بشکنی و بمیرانی
آمدنت
لحظه ایست برای تسلیم روحم به خاک




موضوع مطلب :


جمعه 90 اسفند 19 :: 9:11 صبح ::  نویسنده : رضا       

آن شب که دلم لرزید
گفتی به کنارم باش
و از آینه چشمم نقشی به خیال انداز
تو ماندی و من ماندم تا صبح در آغوشت
یکبار گشودم چشم
دیدم همه جا بی تو
بی خود شده ام با تو
آخر چه بگویم من ؟
این را که دلم ترسید ؟
دیدی ز خیال تو
نقشی ز قلم لرزید!




موضوع مطلب :


پنج شنبه 90 اسفند 11 :: 8:42 عصر ::  نویسنده : رضا       

آخر زنگ دنیا کی میخورد

خدا می داند،ولی........................

آن روز که آخرین زنگ دنیا می خورد دیگر نه

می شود تقلب کرد ونه می شود سرکسی

را کلاه گذاشت.

آن روز تازه می فهمیم دنیا با همه بزرگی اش

از جلسه امتحان هم کوچکتر بود.

آنروز تازه می فهمیم که زندگی عجب سوال

سختی بود ،سوالی که بیش از یک بار




موضوع مطلب :


چهارشنبه 90 اسفند 10 :: 11:9 عصر ::  نویسنده : رضا       

هر که خوبی کرد زجرش میدهند

هر که زشتی کرد اجرش میدهند

باستان کاران تبانی کرده اند

عشق را هم باستانی کرده اند

هرچه انسانها طلایی تر شدند

عشق ها هم مومیایی تر شدند

اندک اندک عشق بازان کم شدن

نسلی از بیگانگان آدم شدند




موضوع مطلب :


سه شنبه 90 اسفند 9 :: 10:41 عصر ::  نویسنده : رضا       

آدمها وقتی کودکند می خواهند برای مادرشان هدیه بخرند ولی پول ندارند .

وقتی که بزرگتر می شوند ، پول دارند ، ولی وقتِ هدیه خریدن ندارند.

وقتی که پیر می شوند ، پول دارند ؛ وقت هم دارند ، ولی مادر ندارند !




موضوع مطلب :


دوشنبه 90 اسفند 8 :: 9:16 عصر ::  نویسنده : رضا       

چه سخت است ، تشیع عشق بر روی شانه های فراموشی و دل سپردن


به قبرستان جدایی وقتی میدانی پنج شنبه ای نیست ،


تا رهگذری ، بر بی کسی ات فاتحه ای بخواند !




موضوع مطلب :


1   2   >   
 
درباره وبلاگ

پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 17
بازدید دیروز: 4
کل بازدیدها: 329646