من نه خوش بینم نه بد بینم من شد و هست و شود بینم... عشق را عاشق شناسد ، زندگی را من من که عمری دیده ام پایین و بالایش که تفو بر صورتش،لعنت به معنایش دیده ای بسیار و می بینی می وزد بادی ،پری را می برد با خویش، از کجا ؟از کیست؟ هرگز این پرسیده ای از باد؟ به کجا؟وانگه چرا؟زین کار مقصد چیست؟.