با تو بی تو همسفر سایه خویشم وبه سوی بی سوی تو می آیم معلومی چون ریگ مجهولی چون رازمعلوم دلی و مجهول چشم . . .من رنگ پیراهن دخترم را به گلهای یاد تو سپرده ام و کفشهای زنم را در راه تو از یاد برده ام ای همه من !کاکل زرتشت! سایه بان مسیح !به سردترین ها مرا به سردترین ها برسان . . .(حسین پناهی)
کد موسیقی برای وبلاگ