اي دل شدي سنگ صبور براي همه
هميشه شريک دردهايشان بودي و همنشين دل خرابشان هميشه لحظه هاي تنهايشان با تو قسمت ميشد و بغض هاي گلويشان با گريه بر شانه هاي تو جاري ميشد
ولي اي کاش ميدانستنددرد تو کمتر نيست حال تو بهتر نيست
اي کاش ميتوانستي فرياد بزني تنهايي درد دارد و چه سخت ست
اما ملالي نيست اي دل شايد قسمتت اين باشد که درد کشيده باشي تا بفهمي حال دلي را که درد امانش را بريده و بفهمي ناگفته هايي که پشت سنگيني يک بغض پنهان مانده
خدايا من را تنها نگذار خودت ميدوني تنهايي سخته
با سلام وبلاگ بسيار زيبايي داريد انشالله هميشه موفق و پيروز باشيد(لوتي)

واقعا همينطوره.ممنون زيبا بود